استیضاح کردان تضعیف دولت و گناهی نابخشودنی

نوشته شده در جمعه بیست و چهارم آبان 1387
سکانس اول

با لاخره ماجرای کردان هم تمام شد و رسوایی که اصولگرایان خود به بار آورده بودند  رو خاتمه دادند .در طول سه دهه از عمرانقلاب از آنچه که شنیده  و دیده بودیم چنین ماجرای مفتضحانه ای را به چشم نمی خورد. حتی در دوران اصلاح طلبی هم که بارها مورد حمله اصولگرایان افراطی قرار میگرفت به بهانه زیر پا گذاشتن ارزشها ، چنین اتفاقی که باعث ریختن آبروی ملت ایران و تحقیر ملت شده باشد پیش نیامده بود . اصلان این دولت با دولت اصلاح طلبی قابل قیاس نیست اما برای خالی نبودن عریضه چند مورد گفته بشه بد نیست.
این ماجرا به اعتقاد خیلی از اهالی منطق و اهل فکر حتی در میان اصولگرایان، باعث تنزل جایگاه و تحقیر ملت در سطح جهان شد و اگر با دید خوشبینانه بگوئیم که تا به حال نداشتیم بهانه بدست دشمنان بدیم، اما حالا سوژه بسیار بسیار مناسبی بدستشون داده بودیم تا به ریش 70 میلیون ایرانی بخندن ! مردمی  که هشت سال دلیرانه با دست خالی مبارزه کردن و کسی جرات به تمسخر اونها نداشت.
سکانس دوم:
و به درستی که خداوند پوزه کذابین و دروغگویان رو به خاک میمالد.
به اعتقاد من و خیلی های دیگه این رسوایی و برملا شدن آن کار خدا بود تا بی عدالتی و ظلمی که می شود برای مردم آشکار شود
و از مقبولیت عوام فریبانه دولت در بین مردم به طور چشم گیری کاسته شود هر چند که باز هم این عوام ما هنوز گول شعار های پوچ دولت رو میخورند.
و جالب اینکه  به مثال ضرب المثلی که میگه :" رو که نیست سنگ پای قزوینه" هنوز بر اشتباهاتشون اقرار ندارن و معتقدند که اشتباهی صورت نگرفته و شخص رئیس دولت  از ایشان تقدیر و تشکر کردند و شاید هم  برایش منصب جدیدی در نظر گرفته باشد..
(بد نیست اشاره کنم که  دلیل این همه عوام فریبی یعنی فریب خوردن مردم ما اینه که نیاز مادی  دارند یعنی گرسنه  هستندو گرسنگی کشیدند البته منهای سرمایه داران و انها هم خوب این مردم رو شناختند و از این ضعف جهت  برنامه هاشون استفاده میکنند و الا شعار نفت بر سر سفره ها چه شد؟ این همه پول نقدی که احمدی نژاد به روستائیان دور افتاده تقدیم میکنه برای چیه؟ روز به روز بر آمار کمیته امداد و بهزیستی و بازنشستگان اضافه میشود برای چیه؟ و تازگی هم که حقوق های باز نشستگان 2 برابر افزایش پیدا کرده . فکر کردید که عاشق چشم و ابروی انها هستن ؟)
"اقــــتــــل داء  رویــــــهً الـــــعـیـــن ظـــالـــمـاً    یـــُسـئی و یــــُتــلــی فـــي المــــــحافـــــل حــــــمــدُه   "
کشنده ترین درد آن است که چشم ، ظالمی را ببیند که بدی میکند اما در محافل حمد و ستایش او خوانده می شود.

ادامه مطلب را در "خواندن مطلب" دیگر دنبال کنید

سکانس سوم:
ای کاش از این ماجرا جناب آقای کروبی درس میگرفتند  که هر چند اختلاف  در داخل اصلاح طلبان پیدا شود نباید  آتو بدست راست افراطی های محافظه کار داد تا چماقی کنند برای کوبیدن  اصلاحات. چرا که برادران اصولگرا  اطلاعاتی عمل کردن و چیزی از اختلافاتشون بروز ندادن انگار که چیزی پیش نیامده. اگر کار به استیضاح کشید برای این بود که نخواستند  آبروی ازدست رفتشون بیشتر بره و یه ته مونده ای هم باقی بمونه!!!!
ای کاش قبل از اینکه با هفته نامه نیوز ویک مصاحبه میکنند و دوران اصلاح طلبی خاتمی را زیر سوال می برند کمی از اینها یاد میگرفتند تا اصلاح طلبی را نکنند ملعبه دست سایتهای اصولگرا(مصاحبه کروبی با هفته نامه نیوز ویک  یکشنبه19 اسفند 86 کد خبر6384 سایت رسالت)
سکانس چهارم:
در کشاکش همین موضوع بود که یاد استیضاح مهاجرانی وزیر ارشاد و عبدالله نوری وزیر کشور وقت دولت اصلاحات افتادم. سوای از موضوع استیضاح که همه  عزیزانی که  تو اون دوران فعالیت سیاسی داشتند خاطرشون هست، وقتی به شخصیت ارزشمند علمی  این افراد در مقابل با کردان نگاه میکنم و دلایلی که این 2 نفر رو استیضاح کردند  با دلایل استیضاح کردان خیلی بیشتر از اینها به اصلاحات و جنبش اصلاح طلبی امیدوار میشم و تاسف عمیق میخورم به حال اصولگرایان و حاکمان ما که آن زمان با تمام قوا و قدرت مهاجرانی و نوری را استیضاح و برکنا ر کرده و با بدترین القاب و عناوین کنار میزنن. و کردان رو که با مدرک جعلی دکتری استیضاح میکنند  کا ر وی رو ارزشی میدونن.
ارزش چیه؟ این چه ارزشیه که تا چیزی میشه وا اسفا که ارزشها زیر پا رفت! وا عظما که ارزشها لگد مال شد! به خودشون که میرسه ارزش معنایی نداره..
به هر حال هر چه که پیش آمده می بینیم که چنین افرادی در راس  یک وزارت مهم قرار می گیرند و وقتی نگاه میکنم که اصولگرایی اینقدر پست شده که برای رسیدن به اهداف کثیفشون دست به هر کاری میزنن و  گافی به این بزرگی میدهن حالم از هر چی اصولگرا و اصولگرایی بهم میخوره.
سکانس آخر:
بعد از خاتمه پیدا کردن قضیه جنجالی کردان نجوای اعتراضها از هر کوی و برزن به گوش رسید از جمله سخنگوی همیشگی هیات حاکمه جناب جنتی که از هر تریبونی برای زدن حرفاش استفاده میکنه و کاری به نماز جمعه و دیگر چیزها نداره.
در این میان رهبر انقلاب هم در اعتراض ، حرکت مجلس و مطبوعات را اغراض شخصی دانست و در اظهار ناخرسندی شدید از فضای تبلیغاتی و مطبوعاتی کشور این فضای بی بند و بار در حرف زدن علیه دولت را مسائلی میدانند که خداوند به آسانی از آنها نمیگذرد!!!!!!!!
کجا بودند آن صداها  و فریادها موقعی که سید مظلوم ما چه در دوران ریاست جمهوری و چه حالا که همراه با موجی از تخریبها علیه ایشان میشود بانگ بر آرد، کجا ست؟؟!!!
کجاست صدائی که به حسین شریعتمداری  نماینده ولـــــــی فـقیــــــه در کیهان بگوید تخریب علیه شخصیتی که هشت سال بر مسند ریاست جمهوری کشورمان بود و حالا تبد یل شده به یک شخصیت بین المللی درست نیست!  چطور میشه که اون گناه باشه و نابخشودنی و اهانت های کیهان و امثال آن حق و تکلیف؟!!!!
چه شده که انتقاد علیه یک جاعل و متغلب تبدیل میشه به مسائلی که خد از آنها نمیگذرد؟
به راستی گلایه از رهبر را پیش چه کسی باید برد؟
شاید شما هم شنیده باشید که در آخرین دیدار رسمی رهبر انقلاب با هیئت دولت که صحبتهایی در مورد طرح تهول (تهوع) اقتصادی شد ایشان منتقدین را به 3 دسته تقسیم کردند :
اول : کسانی که از روی غرض ورزی شخصی انتقاد می کنند 
دوم : کسانی که از روی جاهلی و نا اگاهی انتقاد میکنند
سوم: دسته سوم کسانی اند که کینه دشمنی دارن و با نظام دشمن هستند
معلوم نیست که کسانی که دلسوزان واقعی انقلاب و نظام هستند وانتقاد جهت بهتر شدن وضعیت کشور و جامعه دارند جزء چه دسته ای قرار می گیرند؟
نه اینکه این دسته وجود خارجی ندارند و اصلا انقلاب و نظام ما بی هیچ عیب و نقصی بوجود آمده و تا ظهور حضرت ولی عصر که بلا اشکال خواهد ماند؟ که اگر چنین باشد وامصیبتا!!
به راستی منتقدین واقعی چه اقشاری از این ملتند؟و خادمین و ظالمین به این ملت چه کسانی اند؟
الـمـُلـکُ یــَـبـقــی مـــَعَ الـــکُــفــر    وَلا یـــَبـــقــی مــــَعَ الــــظُـــلــم