۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

تاوان کشف قتل ها،18 تیر 78 اعلام جنگ به رئیس جمهوری

نوشته شده در شنبه پانزدهم تیر 1387
فرارسیدن سالروز وقایع جانسوز ۱۸تیر ۷۸ بر تمامی دانشجویان آزادی خواه و عدالت طلب گرامی باد
روز شماری ازجنایت کوی دانشگاه در پی می آید...




همه چیز از توقیف روزنامه سلام آغاز شد که نامه سعید امامی مبنی براصلاح قانون مطبوعات رو در اون یه چاپ رسونده بود. پس از آن وزارت اطلاعات از روزنامه سلام به دلیل چاپ این نامه شکایت کرد و اما...
وزارت اطلاعات هر چند روز هفدهم تیر ماه اعلام کرد شکایت خود را از روزنامه سلام پس گرفته، امال نتوانست مانع آغاز و پیشروی بحرانی شود که به مدت یکهفته کشور را تحت الشعاع قرار د اد.



بر اساس اخبار منتشره، وزارت اطلاعات اطلاعیه باز پس گیری شکایت خود را از روزنامه سلام در ساعات میانی روز 5شنبه 17 تیر اعلام میکند.. اما شبکه دوم سیما به عنوان نخستین منبع خبری پخش اطلاعیه یاد شده، در ساعت 30/22 اقدام به انعکاس خبر آن می نماید




اولین درگیری که از ساعت حدود سی دقیقه پس از نیمه شب پنجشنبه اغاز شده بود باپرتاب سنگ از دو سو و گاز اشک آورز بیرون، تا ساعت 4 صبح ادامه یافت.
جنگ و گریز بین دانشجویان با ناجا و لباس شخصی ها موجب افزایش تشنج موجود در صحنه شده و دانشجویان در مقابل کوی اقدام به روشن کردن آتش از طریق سوزاندن اشیای حاشیه خیابان و کیسه های زباله می نمایند تا ضمن خنثی کردن گاز اشک آور مهاجمان را از صحنه دور نمایند.

ادامه مطلب در خواندن مطلب دیگر کلیک کنید



وزیر کشور ضمن اطلاع از موضوع با سردار انصاری جانشین فرمانده کل نیروی انتظامی تماس می گیرد و دستور میدهد که انتظامی ها به هیچ وجه وارد کوی نشوند، تیر اندازی نکنند و گاز اشک اور نزنند، اما نیروی انتظامی با تمرد از دستورات مربوطه حدود ساعت 7صبح مجددا وارد کوی میشوند.




به هر حال تنها نکته ای که در جریان قتل مرحوم ابراهیم نژاد محرز میشود این است که اسلحه ای که گفته می شود مقتول در اثر اصابت گلوله آن کشته شده ویژگیهای مشابه با سلاح کمری9میلیمتری با مارک زیگزائور مدل پی 226 داشته است.
با گذشت ساعتها همچنان تعداد قابل توجهی از دانشجویان در خیابان محل درگیری تجمع کرده و نیروی انتظامی بابستن خیابان اصلی میان دانشجویان و مهاجمان که در سمت دیگر خیابان اجتماع کرده اند، حائلی به وجود آورده است.
بیمارستان های شریعتی و امام خمینی دو بیمارستان نزدیک به کوی هستند که مجروحان و دانشجویان آسیب دیده از تهاجم را به آنجا انتقال داده اند.
اشار وزیر کشور به ورود غیر مجاز نیروی انتظامی به محوطه کوی که عامل اصلی اوج گیری درگیری ها میان دانشجویان با نیروی انتظامی و نیروهای لباس شخصی(وزارت اطلاعات) است بالر دیگر اذهان را به حضور و نقش سردار میر احمدی جانشین فرمانده انتظامی تهران سوق میدهد.
دانشجویان که بعضا از بیم شناسایی شدن، چهره های خود را پو شانده اند ،با پناه گرفتن در اطراف در اصلی کوی واقع در خیابان کار گر شمالی و خیابان روبروی کوی از رفت و آمد چهره های ناشناس جلو گیری میکنند.
سرفصل همه تذکر ها ونصایح فعالان شناخته شده دانشجویی- از جمله طیف دفتر تحکیم وحدت-رعایت آرامش و احتیاط، عدم همراهی با شتابزدگی های پراکنده و عدم خروج از کوی است.
برخی ار کسبه خیابان انقلاب ، فخر رازی و خیابان هار اطراف دانشگاه با توزیع لیوان های آب و آب میوه بین دانشجویان تشنگی آنان را در هوای بسیار گرم و ازدحام جمعیت برطرف میکردند.
در طول مراسم انشجویان تجمع کننده با سردادن شعارهای مختلف در حمایت از خاتمی، ضمن اعلام نارضایتی از دستگاه انتظامی کشور، خواستار واکنش رئیس جمهوری برای شناسیایی و مجازات عاملان حادثه کوی شدند.
خبر استعفاها در مجموع هر چند به نظر میرسید تشفی خاطری برای روح آزار دیده دانشجویان است اما از سوی دیگر واکنش برخی از فعالان سیاسی را در پی داشت و گروههای مختلف سیاسی ضمن تقدیر از حسن مسوولیت استعفا دهندگان خواستار ایفای مسئولیت و برخورد قاطع با پدیدآورندگان این بحران بودند.




مهمترین نکته در نهاد های امنیتی کشور به کار گیری واژه((گروه فشار)) بود؛ گره های متشکل از افرادی که عموما با در بر داشتن لباس شخصی ،بویژه در سال های پس از دوم خرداد76 به دفعات با یورش به تجمع و محافل قانونی، اقدام به ضرب و شتم شهروندان، دانشجویان وفعالان سیاسی کرده اند.
در جریان کوی بسیاری معتقد بودن لباس شخصی های مهاجم همان پلیس شخصی بوده و برخی دیگر عقیده داشتند بسیاری از آنان افراد غیر نظامی اند که وابستگی به نیروی انتظامی ندارند.
در دادگاه کوی دانشگاه که در زمستان همان سال برگزار شد، به گزارش کمیته تحقیق که در مدت کمتراز یکماه از وقوع فاجعه یعنی در تاریخ25/5/78 منتشر شد کمترین توجهی مبذول داشته نشد.
دانشجویا که تعداد آنها بالغ بر 2 هزار نفر می شد در معیت عده کثیری از مردم با راه پیمایی از تقاطع خیابان کارگر شمالی و فاطمی، ضمن سر دادن شعارهای (( ای ملت آزاده دانشجویت کشته شد)) خود را به مقابل ساختمان مرکزی وزارت کشور رساندند


.

عبدالله نوری رئیس وقت شورای شهر تهران با حضور در کوی به اظهار همدردی با دانشجویان و بازدید از بقایای تهاجم ، به سخنانی برای دنشجویان پرداخت وی تصریح کرد :
(بسیاری از آقایان که مدافع ارزشها هستند ، به طیف مقابل خود هر روز انگی می چسبانند یک روز لیبرال ، یک روز منافق ، یک روز سکولار یک روز چه و چه... پس آنها که این نوع کار ها را میکنند (اشاره به حادثه کوی )چی اند و به کجا وابسته اند؟! کی باید با آنها برخورد شود؟! بناست تا کجا مصالح انقلاب و نظام بابت آزادی این افراد لطمه ببیند؟!! آیا با این افراد مشکلی هست؟ رودر بایستی هست؟ قرا رو مدار پشت پرده ای هست؟! چه طور است که اگر روزنامه ای مثل سلام از آدمی که خودتان میگویید بامحافل بیگانه در ارتباط بوده(سعید امامی) مطالبی چاپ کند ، برخلاف نظام و مصالح آن عمل کرده،، اما با دانشجویی که خواسته اعتراض کند این گونه رفتار شود ؟ ، این مصلحت نظام است؟...)


اقدام عجولانه دادگاه ویژه روحانیت
روزهای نوزدهم وبیستم تیر را از منظری می توان روز اعلام مواضع شخصیت ها و احزاب سیاسی کشور نام گذاشت ؛ چرا که بسیاری از مقامات سیاسی و فعالان حزبی در این روزها پس از بازدید هایی که از کوی به عمل آورده و با دانشجویان به گفتگو پرداخته ضمن سخنرانی برای دانشجویان ، انجام مصاحبه و صدور بیانیه ، با محکوم دانستن حوادث کوی خواستار برخورد قانونی با مسببان آن شدند از جمله این افراد مهدی کروبی دبیرسابق مجمع روحانیون مبارز بود که در ساعت ده شب بیستم تیر با حضور در میان دانشجویان به قرائت بیانیه شورای عالی امنیت ملی پر داخت . وی همچنین ریشه به وجود آمدن قضایای کوی را(( ناشی از تصمیم دادگاه وی|ژه رو حانیت در بستن غیر قانونی سلام دانست و گفت : در این باره اول باید دادگاه تشکیل می شد ، مدیر مسوول سلام مستندات خود راارائه میکرد و رد صورت محکوم شدن اقدام به توقیف میکردند نه این که بر خلاف نظر وزارت اطلاعات ، کشور و بخش های دیگر قوه قضائیه ، تصمیم عجولانه مهمی گرفته شود..

باند های ماجراجو علیه خاتمی..
با گذشت روز به روز از وقوع درگیری در کوی و روشن شدن ابعاد فاجعه ، بازار صدور اطلاعیه و اعلام مواضع احزاب و جریان های سیاسی رونق دیگری یافته بود.
یکصد وده تن از فعالان ملی مذهبی از جمله شخصیت های سیاسی بودند که در پی وقوع حوادث کوی با انتشار بیانیه ای اقدام به موضع گیری در این زمینه کردند. نتویسندگان بیانیه که امضای برخی از آنان از جمله عبدالعلی بازگان ، محمد بسته نگار ، حبیب الله پیمان ، رضا رئیس طوسی ،یدالله سحابی ، عزت الله سحابی ،علی اکبر معین فر، ابراهیم یزدی و ...
در انتهای بیانیه ثبت شده بود، خاطذ نشان کرده بودند :
(( آمران و عاملان فجایع کوی دانشگاه  یعنی باند های ماجراجویی که که روی کار آمدن دولت اصلاح طلب آقای خاتمی را مخالف امنیت ملی ( و در واقع امنیت قدرت ها و ثروت های باد آورده عد ای خاص)می دانستند، آنهایی که عمر شش ماهه برای دولت پیش بینی و آرزو می کردند ، از آن هنگام تا کنون به انحای مختلف سعی در بحران سازی در سطح ملی و به بن بست کشاندن و به زعم خویش توقف کامل روند اصلاحات در کشور راداشته ودارند .آنها سعی کرده اند با بحرانسازی در درون نظام طیف های معتدل تر و معقول تر جناح های مختلف را در مقابل عمل انجام شده ای که می بایست به حذف آقای خاتمی و دولت وی بینجامد قرار دهند.))
خاتمی : هوشیار باشید.
خاتمی رئیس جمهوری اما در این میان چه می کرد و حاصل رایزنی های فشرده وی با مشاوران و مسوولان کابینه اش چه بود؟
رئیس جمهوری که در روزهای هجدهم ، نوردهم ، و بیستم تیر همچنان از مسند ریاست جمهوری به کنترل وضعیت پرداخته بود در روز بیست و یکم تیر در دیدار وزیر آموزش عالی و معاونان این وزارتخانه ،حوادث کوی را از تلخ ترین وقایع نظام جمهوری اسلامی دانست و ضمن تاکید بر اهمیت وفاق ایجاد شده در سطح کشور در محکوم دانستن حوادث کوی ، کنترل احساسات برانگیخته شده توسط دانشجویان را نشانه منطقی بودن جنبش دانشجویی کشور دانست و با اشاره به مقاصد مخالفان نظام که یا بر اساس نادانی و جهالت دشمنی می ورزند و یا کسانی هستند که پیشرفت مملکت را نمی خواهند ، گفت :
(( تنها اقدامی که مارا از افتادن در دامی خطرناک نجات میدهد ،هشیاری و تشخیص منافع اصلی و پرهیز از افتادن در دامان هیجانات زود گذر است ))
خاتمی همچنین خواستار همکاری دانشجویان با دولت شد تا((اجازه داده شود در این شرایط نظم و قانون در جامعه مستقر و از درگیری بین بخش دانشگاهی و بخش های دیگر جامعه پرهیز گردد..))
غائله گسترش می یابد..
هراس و نگرانی مسوولان طراز اول کشور، مقامات اجرایی ، فعالان سیاسی و بسیاری اقشار مردم از گسترش یافتن احتمالی درگیری های کوی دانشگاه به سطح زندگی روزمره و اجتماعی کوجه و خیابان بیهوده نبود.
گروه های مشکوک و ناشناخته که بعضا در کوتاه زمان بر آمده از پس بحران کوی سعی بسیار در نفوذ میان دانشجویان داشتند ، به تدریج با گرفتن ابتکار عمل به دست ، حیطه تظاهرات مسالمت آمیز آنان را به سطح خیابان ها کشاندند.
تظاهرات روز دوشنبه دانشجویان که از ساعت ده صبح با اجتماع تدریجی آنها آغاز شد و کم کم گسترش یافت و دامنه آن به سمت میدان ولی عصر کشیده شده و ادامه یافت که با برخورد نیروهای یگان ویژه و تقابل حرکات لباس شخصی ها به خشونت کشیده شد.
دامنه آشوب و برخورد های خیابانی آرام آرام به نقاط دیگر شهر از جمله میادین اصلی همچون ولی عصر ، امام خمینی ،بهارستان و فردوسی کشیده شد.
دراین بین سخنان مقام رهبری که در جمع مردم و دانشجویان انجام شد ، عده ای از فرمانده هان سپاه پاسداران در نامه ای خطاب به سید محمد خاتمی رئیس جمهوری نکاتی را متذکر شدند و گلایه داشتند که رئیس جمهوری پیگیری نمیکند و آن نکات چیزی نبود جز اینکه آیا حرمت شکنی و توهین به مبانی نظام تاسف و پیگیری ندارد؟ آیا حریم امام ، آن انسان کم نظیر کمتر از جسارت به یک دانشجو است؟ایا حریم ولایت فقیه کمتر از کوی دانشگاه است؟ آیا چند روز امنیت کشور را دچار اخلال کردن و به هر مومن و متدین حمله کردن و اتش زدن فاجعه نیست ؟؟ و چندین آیا ی دیگر...
((معلوم نیست این فرماندهان پیش خود چه فکری میکردند که دست به نوشتن چنین نامه ای زدند که معلوم نبود به دنبال چه بودند
آیا اینان به این فکر نکردند که شکسته شدن حرمت مقدس دانشگاه و دانشجو باعث شکسته شدن حریمهای دیگری نیز میشود که مقدس تر از آن هستند و باید به دنبال عامل اصلی آن بود پس چه سود از مطرح کردن چنین سوالاتی؟؟؟!!!!
" سه شنبه22تیر پرده دیگری از نمایش آشوب های خیابانی به اجرا درآمد از صبح همین روز بار دیگر تظاهرات پراکنده در اطراف داشگاه تهران از سر گرفته شد و به مناطق اطراف کشیده شد و در جریان این درگیری یک دستگاه اتوبوس در میدان انقلاب به اتش کشیده شد و خساراتی به مغازه ها و مجموعه های تجاری وارد آمد.
بحران ادامه دارد..
دامنه بحران در روز سه شنبه خاتمی را ناگزیر به گفتگوی مستقیم با مردم کرد ؛ هر چند غیر حضوری واز پشت مانیتور
تلویزیو نی...
رئیس جمهوری در پایان جلسه کمیته ویژه شورای عالی امنیت ملی برای پیگیری حوادث کوی دانشگاه تهران ، بر مقابله جدی دولت با جریانات آشوب طلب تاکید کرد. و اظهار داشت :
((حادثه ای که پنجشنبه شب رخ داد ، بعد از یکی دو روز، جریانی انحرافی در آن پیدا شد و به نظر من این جریان هدفش لطمه زدن به اصل نظام و ایجاد تشنج در جامعه است . خوشبختانه جامعه دانشجویی برائت خود را ازاین جریان اعلام کرد زیرا رفتار های انجام شده با هیچ یک از موازین سازگار نیست . علاوه بر آن مشخص شد که عده ای از دستگیر شدگان دانشجو نیستند و قطعا سوء استفاده ای از این جریان می شود.))
وی با تاکید برامنیت شهروندان اظهار داشت (( من از مردم که این روزها تا حدودی آرامششان در بعضی از نقاط  تهران بهم خورد معذرت میخواهم و اطمینان میدهم که این حرکتها ادامه پیدا نکند و از ملت شریف ایران خواهش میکنم هر چه بیشتر از اتین جریانات درو باشند تا دولت راحت تر در این زمینه عمل کند))
در روز سه شنبه22تیر شورای متخب متحصنین با صدور دومین اطلاعیه خود ، ضمن ابراز تاسف و نگرانی از بروز وقایع خشونت بار دو روز دوشنبه و سه شنبه تصریح کرد (( عا ملان آشوب ها ، همالن غارتگران کوی دانشگاه هستند))
داستان نیمه تمام
هر چند سنا ریوی درگیری و تشنجات خیابانی با برپایی راهپیمایی 23 تیر خاتمه یافت ، ولی پرونده کوی دانشگاه و نا آرامی های بعدی آن در این روز مختومه نشد و شورای منتخب متحصنین با انتشار اطلاعیه ای ضمن ارائه گزارش عملکرد و تصمصمات این شورا نگرانی های خود را از دستگیری های گسترده در روزها ی اخیر خواهان برکناری فرمانده نیروی انتظامی و بازگشت آرامش به جامعه و طی نامه ای سرگشاده به فرمانده نیروی انتظامی خواهان استعفای ایشان شدند.
بوسه بر طناب دار
در ادامه روزها و هفته های بعد آثار و عواقب درد آور کوی دانشگاه و حوادث و آشوب های بعدی در ویترین دقیق تحلیل ها و ارزیابی های مسئولان و صاحننظران قرار گرفت شورای منتخب متحصنین بعد از مدت ها فعل و انفعالات سرانجام در تاریخ16 آذر 78 انحلال رسمی خود را اعلام کرد .
در همین حین فرهاد نظری و هفده متهم دیگر که جملگی از پرسنل نیروی انتظامی بودند همگی از اتهامات وارده تبرئه شدند.
سردار فرهاد نظری در حالی که حکم تبرئه را دریافت کرد در یکی از جلسات دادگاه (240روز پس از واقعه کوی) در مقام متهم ردیف اول پرونده و در مقام دفاع از خود گفت ((گردن من در مقابل قانون از مو باریک تر است و من طناب دار را برگردن می اندازم و بر آن بوسه می زن ، ولی حاضر نیستم ببینم به دانشگاه یا نیروی انتظامی اهانت می شود ))
پ ن : خدا رو شکر که خاتمی وی را از اتهامات وارده مبرا دانست در حالی که میبینیم سردار نظری الان ادعای ارث میکند و میخواهد شکایت کند. اما اگر آن روز متهم شناخته می شد معلوم نبود که الان چه میخواست بکند....
پرده آخر
آنچه بر جای ماند...
جامعه ایران  واقعه کوی و پیامدهای بعدی آن را در حالی به حافظه تاریخی خود سپرد که مسئولان قضایی ، سیاسی و انتظامی کشور بعد ها اطلاعات مستندی پیرامون وضعیت مقتولین آشوب های خیابانی آن یک هفته بحرانی در اختیار افکار عمومی قرار ندادند ؛؛ هویت مسبب نقص عضو محسن جمالی دنشجوی ممتاز دانشگاه که در جریان حوادث بعدی کوی بر اثر تیر اندازی شبه نظامیان بینایی یک چشم خود را ااز دست داد هر گز تعیین و اعلام نشد ؛ ماهیت گروهای لباس شخصی همچنان در پرده ابهام ماند؛ افکار عمومی صدور احکام قضایی علیه دانشجو یان دستگسر شده را یه هیچ وجه عادلانه نداست ؛ نقش و مسئولین سردار میر احمدی در شکل گیری حادثه روشن نشد ؛ هویت آمران نهایی تهاجم به کوی معلوم و مشخص نشد ؛رئییس جمهوری احتمال وقوع کودتا علیه دولت و یا اجبار به تقدیم استعفای خود را از سر گذراند ،در حالی که خود در یک سخنرانی ، فاجعه کوی را تاوان روشنگری هایش در جریان قتل های زنجیره ای دانست و...
در نهایت آنچه از پس آن همه درد ،ناباوری و تاسف بر جای ماند، انباشت پرسش های پاسخ نیافته و تصویری ویران و انکار ناپذیر از رخداد فاجعه ای بود که به باور بسیاری از ایرانیان ،یاد اورد کودتای سیاه سال 1332 بود؛ کودتایی که با وقوع آن تحقق آرمان های یک ملت برای دهه ها به قهقرا رانده شد.
سروده ای از عزت ا... ابراهیم نژاد
ما را به خاطر بیاور!
ما را که تازه جوانی بیست و دو ساله بودیم
شورو عشق در سینه داشتیم و پیش از آنکه عاشق شویم
سینه بر خاک سوده
و مردیم.
ما را به خاطر بیاور!
ما را که سینه سرخانی خنیا گر بودیم و
ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار
و نه بر شاخسار
که در بازار
پیش از آنکه آوازه خوان شویم
بر شاخه ای تکیده از تکیه گاه خویش
جان وا سپردیم
به خاطر دارم پیامشان را،
سرنوشتشان را ،
آری...
و همیشه در گذرگاه خاطرم در گذر است
آوازه ای صامت سینه سرخانسینه بر سیخ
و تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سین برسنگ
و از تکرار یادشان
شاید پیش از آنکه شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم. آمین.....
روحش شاد

هیچ نظری موجود نیست: